تولد چهار سالگی ...
سلام غنچه کوچکم🌷
عسلممممم
نفسممممممم
قربون دل نازک وقلب مهربونت بشه مامان
دخترم بلاخره چهار ساله شدی
خانومی شدی عزیز دلم
مدتیه نشد بیام وبت
خاطراتتو بنویسم
حالا آمدممممم درمورد تولدت بنویسم از خودت بگمممم
قبل از همه تولدتو تبریک میگم شیرین مامان
امیدوارم تولد 100 سالگیتو جشن بگیری
امیدوارم خوشبختیتو ببینم
بی نهایت دوستت دارم عشق کوچک من....
تولد چهار سالگیتو خودمون چهار نفری جشن گرفتیم
خواستم مهدکودکت جشن بگیرم
اما معلمت گفت خودمون واسش میگیریم
چون کسی اجازه نداره از بیرون برای بچه ها
غذا کیک یا شیرینی بیاره
ماهم خونه جشن واسه خودمون گرفتیم
خیلی خوش گذشت 😊😙😔
واینم از داداشت الان تو این عکسها 6 ماهشه
الهی که من قربون هردوتون بشم فرشته های کوچکم
خیلی به همدیگه عادت کردین
روزها باهاش بازی میکنی و خنده های کشدارتون
میپیچه فضای خونه و منو هی شاد و شاد تر میکنه😄
انشالا همیشه و تا آخر عمر
یه خواهر برادری خوبی داشته باشین
و به همدیگه وابسته باشین به هم احترام بزارین
دخترم
عسلکممم
ماشالا هزار ماشالا خانمی شدی
بعضی مواقع از طرز حرف زدنت
از کارات حیرت زده میشم
واقعا چقدر زود بزرگ شدی
چقدر سریع 4سالت شد هیچ نفهمیدم
لهن صحبت کردنت هنوز کودکانه و لوسه
با مقدار کمی تلفظ اشتباه
مثلا نمیتونی بگی ( ر ) میگی ( ی )
راستی یاستی
رفتم یفتم
آره ایه
هرچی هم بهت اموزش میدم فایده نداره
دخترکم خلاصه اینکه
داریم روزهای قشنگی رو باهمدیگه میگذرونیم
دوست دارم تو رو
و این روزهای باهم بودنمون رو